خدایا,آن ده که آن به درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید.از شما ممنون میشم در رابطه ی بد بودن و خوب بودن و.... وبلاگم برای من پیام بگذارید. ali_mo0lo0f@yahoo.com آخرین مطالب نويسندگان شنبه 10 دی 1390برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : علی
دلقک بعد از آن شب بود ، که انسان را همه دیدند با بادکنکِ سَرَش که بزرگُ بزرگتر می شد به فوتِ علم وتماشاچیان تاجر ، تخمین می زدند که در این استوانه بزرگ می شود هزار اسبُ الاغ را به هزار آخور پُر از کاهُ علوفه بست و همه دیدند که آن شب او انگشتر اعتقاد به سپیدارها را از انگشتِ خود بیرون کشید ! با کلاهی از یال شیر ، بارانی یی از پوستِ وال ، شلواری از چرم کرگدن ، کفشی از پوست گاومیش ، موهایی از یال بلندِ اسب ، دندانهایی ار عاج فیل و استخوانهائی همه از طلای ناب و قلبش.... تنها قلبش قلبِ خوذ او بود ! کندوی نو ساخته ای که زنبورانش در دفتر ِ شعر ِ شاعری ، همه سوخته بودند به آتش گلهای سرخُ زرد !
نظرات شما عزیزان: پيوندها
تبادل لینک هوشمند |
|||
|